مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

مناظرات امام ‌رضا(ع) نمونه‌ای از کرسی آزاد اندیشی بود، در آن زمان که اروپا در جهل مطلق به سر می‌برد در جهان اسلام به ‌ویژه ایران بحث آزاد اندیشی مطرح بود. شیوه مناظرات امام رضا(ع) الگوی مباحثه و مناظره در حوزه علمیه است.  

آیت الله آل هاشم، امام جمعه موقت تبریز در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در تبریز به بررسی ویژگی های  امام رضا(ع) و چگونگی الگوگیری جامعه و حوزه های علمیه از روش و منش ایشان پرداخته است که تقدیم می شود.

وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) در ایران و توجه به آن حضرت در چه ابعادی دارای اهمیت است؟

هر کس امام رضا(ع) را زیارت کند مانند این است که چهارده معصوم(ع) را زیارت کرده باشد، ما فرقه های شش امامی و هفت امامی داریم ،اما کسی که قائل به امام رضا(ع) باشد به تمام ائمه معصومین(ع) قائل است.

وجود بارگاه متعالی امام رضا(ع) در ایران اسلامی پناهگاه مسلمین است، ما همه، مادحین و شیعیان و رعیت آن امام همام هستیم، زیارت ایشان  برابر با 70 هزار عمرده مفرده مقبول درگاه الهی است. محبت و زیارت ایشان دارای ارزش فراوانی است، ما نیز افتخار می کنیم که از شیعیان آن امام هستیم. لازم است که ایام ولادت و شهادت  آن امام، بزرگ داشته شود و فرمایشات ایشان سرمشق ما باشد، حتی سفارش شده که زیارت ائمه اطهار(ع) ترک نشود و مستحب موکد است.

*نمونه های از این برکات و فضایل حضور ایشان در ایران را ذکر کنید.

امام رضا(ع) پناهگاه ایران و اسلام هستند، منبع ولایت فقیه اهل بیت(ع) است، بنابراین ما باید از ولایت فقیه اطاعت کنیم، در زمان غیبت، فرمایشات مقام معظم رهبری بر همگان حجت است و بر همه مسئولان است که اطاعت از امر ولی فقیه کنند. حضور رهبر انقلاب در مناطق زلزله زده تبریز موجب آلام درد زلزله زدگان شد، خود آنها می گفتند که ما تمامی دردهای خود را فراموش کرده ایم، اینها همه از ولایت اهل بیت(ع) و برکت های وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) سرچشمه می گیرد.

وجود بارگاه امام رضا(ع) در ایران در ایجاد و توسعه حوزه های علمیه چه اندازه نقش دارد؟

حوزه های علمیه در جهان اسلام همگی به برکت ائمه اطهار(ع) برپا شده اند و رونق حوزه های علمیه در ایران اسلامی نیز به برکت وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) در ایران است. وجود مساجد و قرآن و فرهنگ غنی اسلام، مراجع و عظام تقلید و رهبر معظم انقلاب همگی از برکت وجود امام هشتم (ع)شیعیان در ایران است و باید بیش از این به فرهنگ اهل بیت(ع) و فرهنگ قرآن در جامعه اهمیت داده شود.

*یکی از روش های علمی امام رضا(ع) مناظره است، چطور می توان از این روش در حوزه های علمیه امروز الگو گرفت؟

 شیوه مناظرات امام رضا(ع) الگویی مناسب برای مباحثه و مناظره در حوزه اندیشه اسلامی و حوزه های علمیه است، این امام همام به دلیل مناظرات علمی متعددی که با اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان داشتند، دارای شخصیت علمی هستند که می‌توان از این بعد شخصیتی حضرت در ترویج فرهنگ و معارف دینی استفاده کرد.

مناظرات امام ‌رضا(ع) نمونه‌ای از کرسی آزاد اندیشی بود، در آن زمان که اروپا در جهل مطلق به سر می‌برد در جهان اسلام به ‌ویژه ایران بحث آزاد اندیشی مطرح بود. مناظرات امام رضا(ع) می تواند راهنمای ما در مقوله دفاع از دین باشد، توجه و مطالعه دقیق این مناظرات برای اهل علم امری لازم و ضروری است. باید مناظرات آن حضرت با ادبیات روز و از طریق ابزار هنری به مردم بویژه نسل جوان معرفی شود، درباره مقام علمی امام رضا(ع) همان بس که ایشان ملقب به عالم آل محمد(ص) هستند.

*یکی دیگر از روش های مبارزاتی حضرت، پذیرفتن ولایتعهدی هر چند به طور اجباری بود، امام رضا(ع) چگونه از این روش برای رسیدن به اهداف خویش استفاده کردند؟

امام رضا(ع) زمانی که از مدینه حرکت کردند با این که تحت الحفظ ماموران مامون بود در راه از هیچ کوششی برای معرفی خاندان عصمت و هم برای بیان معارف دین و هم برای متزلزل کردن پایگاه حکومتی و خلافتی مامون که خیلی زیرکانه پیش می رفت که تا مردم را از هر لحاظ جذب کند، فروگذار نکردند.

وقتی حضرت به نیشابور رسیدند، بیش از 10 هزار نفر به استقبال امام رضا (ع) آمدند، حضرت بالای یک بلندی ایستادند و آنها را موعظه کردند و حدیث معروف سلسله الذهب را خواندند که پیامبراسلام(ص) از جبرئیل(ع) و جبرئیل از لوح و لوح از قلم و قلم از خدای متعال نقل می کند که «کلمه لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی»، بعد همه مردم این را یادداشت کردند که همه بیان توحید است که هر کس وارد توحید بشود از عذاب درامان خدا است و هر کس موحد نباشد از عذاب خدا درامان نیست، بعد که چند قدم رفت حضرت پیاده شدند و دوباره برگشت به طرف جمعیت و گفت: بشروطها و انا من شروطها.

پذیرفتن توحید و اعتقاد به توحید شرایطی دارد که یکی از شرایط اش این است که انسان به امامی اعتقاد داشته باشد که از سوی خدا به امامت برگزیده شده باشد. و چون مامون الرشید به هیچ عنوان نمی توانست خود را امام مفروض الطاعه بین مردم معرفی کند این جمله امام رضا(ع) خیلی برای او مشکل ساز بود، و نمی توانست پس از بیان این جمله، در جامعه موقعیت اش را مستحکم تر بسازد و مردم از همان روز فهمیدند که امام رضا(ع) قصدش همکاری با مامون نیست، لذا وقتی وارد مرو شدند، حضرت به جای قصر زیبای مامون در یک مسجد سکنی گزیدند.

 

*چرا با وجود اینکه خلفای اموی و عباسی تلاش می کردند تا چهره علمی و معنوی حضرت را سرپوشیده نگهدارند اما شاهد بروز و ظهور ابعاد پنهان این چهره حتی در عصر حاضر هستیم؟

خلفای اموی وعباسی در دوران حکومت استبدادی شان ازوجود شخصیت هایی مانند علی بن موسی الرضا(ع) رنج می بردند، لذا همیشه برای سرپوش گذاشتن روی جلوه های علمی، معنوی واخلاقی آنها سعی می کردند شخصیت تراشی کنند. شخصیت هایی مانند علی بن موسی الرضا (ع) که خدایی می اندیشند درحالت انزوا هم چهره آنها برجسته ومطرح است، چنانکه ما امروز شاهد هستیم سخنان ایشان برای همه ادیان، ارزشمند و قابل توجه است. بررسی زندگی ائمه برای همه ما درس هایی آموزنده است که با شناخت سیره و روش این شخصیتها و الگو قراردادن درمحیط زندگی فردی واجتماعی، جامعه به مدینه فاضله تبدیل خواهد شد.

چرا در حیات امام رضا(ع) گرایش مردم نسبت به فرهنگ اهل بیت(ع) افزایش پیدا کرد؟

دوران حیات آن بزرگوار نقطه اوج گرایشات مردمی نسبت به اهل بیت(ع) و گسترش پایگاه های مردمی خاندان عصمت و طهارت محسوب می شود. ظلم و بیداد حکومت عباسی و اختلاف و درگیری میان امین و مامون که سبب فشار مضاعف بر مسلمان شده بود، رسالت امام رضا(ع) را سنگین تر کرد و آن حضرت با آگاه سازی مردم تلاش بی وقفه ای را برای ترویج اسلام ناب محمدی (ص) انجام دادند. وقتی مسیحی ها، یهودی ها، صائبین و مجوسی ها می آمدند با حضرت بحث می کردند، امام در میدان عمل غلبه اسلام را بر سایر ادیان به اثبات می رسانید که این سبب جاذبه هر چه بیشتر امام رضا(ع)در بین غیر مسلمانان می شد.

چگونه می توانیم نسبت به زندگی و منش امام رضا(ع) آگاهی پیدا کرده تا ایشان را به عنوان الگو در جامعه پیاده کنیم؟

با مطالعه عمیق در رابطه با زندگی این شخصیت به عنوان انسان نمونه وآشنایی با منش، بینش و بصیرت می توانیم از زندگانی ایشان الگوهای روشنی دریافت کنیم. آشنایی با تکالیف از راه های موثر درموفقیت انسان هاست و یکی ازمسائلی که ما معمولا درزندگی انسان های موفق مطرح می کنیم وظیفه شناسی وآشنایی با تکالیف است یعنی درهر برهه ای متناسب بامقتضیات، تکالیفمان رابشناسیم وبراساس آن گام های بعدی رابرمی داریم.

ما با زندگی ائمه (ع)کم وبیش آشنا هستیم شرایط سخت، استبداد و وجود خلفای عباسی و اموی از این جمله است، اما  با همه این مشکلات بازهم دست از تکالیف خود برنداشتند و تمام این مسیرهای سخت را بر خود هموار ساختند.

گفتگو: بیت اله احمدی

منبع : خبرگزاری حوزه

اخبار مرتبط:

وبلاگ مدیریت حوزه علمیه خواهران استان ایلام

خبرگزاری فرهنگ

پایگاه خبری طلاب نیوز

 

 

 

 



مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

تبریز - ایرنا - امام جمعه موقت تبریز گفت: باید با مشورت علما و بزرگان به احکام وقف عمل تا برای آیندگان نیز این سنت حسنه باقی بماند و احیاکنندگان وقف، ثوابی مانند واقفان دارند.

آیت الله محمدتقی آل هاشم اظهار کرد: وقف همچون حسنه جاریه ای است که پس از مرگ انسان ماندگار شده و موجب تضمین سعادت انسان می شود.

وی گفت: می توان با وقف اموال حلال خویش باقی الصالحات جاودانی برای خود برجای گذارده و برکات معنوی را افزایش داد.

امام جمعه موقت تبریز تاکید کرد: باید گام های اساسی برای احیای موقوفات برداشته شده و متناسب با موارد وقف نامه ها و نیات واقفان عمل کرده و افرادی که وقف را احیا می کنند ثوابی همانند واقفان می برند.

آیت الله آل هاشم اظهار کرد: ترویج فرهنگ بسیجی، ترویج بعد علمی، آموزشی و اماکن مذهبی به همراه تبیین احکام وقف می تواند حرکت شایسته ای برای فرهنگ سازی باشد.

وی گفت: بسیاری از موقوفات در زمان های گذشته از بین رفته و بعد از انقلاب به برکت خون شهدا بسیاری از موقوفات احیا شده و امیدواریم توفیق نصیب سایر مسوولان شود تا باقی موقوفات نیز احیا شود.



مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

امام جمعه موقت تبریز گفت: دومین شهید محراب انقلاب اسلامی با شجاعت و صراحت لهجه خاص خود مایه همواره مایه امید مردم بود.

آیت الله محمدتقی آل هاشم، امام جمعه موقت تبریز، همزمان با سالروز شهادت آیت الله سید اسدالله مدنی، امام جمعه تبریز و دومین شهید محراب انقلاب اسلامی اظهار داشت: مرحوم آیت الله مدنی آثار ارزنده ای در عمق بخشی معارف دینی و شاکله معنوی استان و منطقه داشت و طبق بیانات مقام معظم رهبری باید ویژگی های شهید مدنی درست ترسیم شود تا به آنها عمل شود.
 
وی با تأکید بر این که خط فکری شهید آیت الله مدنی به عنوان الگوی کامل برای طلاب و روحانیان به شمار می رود، گفت: شهید مدنی به عنوان دومین شهید محراب دارای شجاعت فراوانی بود، به گونه ای که منافقان همواره از صراحت لهجه ایشان واهمه داشتند.
 
آیت الله آل هاشم با اشاره به حساسیت دوران امامت جمعه مرحوم مدنی گفت: آیت الله مدنی در دورانی امامت جمعه تبریز را به عهده گرفت که گروه های معاند با نظام، نا امنی خاصی در شهر ایجاد کرده و حتی ایشان را چندین بار به شهادت تهدید کرده بودند.
 
امام جمعه موقت تبریز با بیان این که شهادت بزرگترین آرزوی شهید مدنی بود، تصریح کرد: مردم تبریزی به خوبی به یاد دارند که این سید بزرگوار چگونه پس از خطبه های نماز جمعه متضرعانه به درگاه خدا استغاثه می نمود که شهادت را نصیب وی گرداند و عاقبت نیز به این آرزوی بزرگ خود رسید.
 
وی به یکی از مهم ترین نمازهای جمعه تبریز در دوران شهید مدنی اشاره کرد و گفت: منافقین با هدف تعطیلی نماز جمعه تهدید کرده بودند که در صورت برپایی نماز جمعه دست به کشتار خواهند زد که شهید مدنی با پوشیدن کفن در ابتدای صفوف نماز گزاران حضور یافت و این حرکت سب خنثی سازی حرکت این گروه تفرقه افکن شد.
 
امام جمعه موقت تبریز گفت: تواضع شهید آیت الله سید اسد الله مدنی او را در میان مردم جاودانه ساخت و شاید چگونگی شهادت وی نیز از همین موضوع نشأت گرفت، چرا که آن عالم مجاهد با آغوش باز از جوانی که پس از اقامه نماز جهت دیده بوسی به خدمت وی آمد متواضعانه استقبال گرد در حالی که همین فرد با بستن بمبی به خود سبب شهادت و عروج ملکوتی دومین شهید محراب شد.
 
وی با اشاره به موقعیت خاص شهر تبریز پس از انقلاب اسلامی تأکید کرد: شخصیت والای شهید مدنی سبب روحیه بخشی به نیروهای مردمی می شد که آماج مسمومانه ترین حرکت های منافقانه قرار گرفته بودند و این شهید بزرگوار توانست خلاء شخصیتی شهید قاضی را در تبریز پر کند.
 
امام جمعه موقت تبریز با بیان اینکه شهید آیت الله مدنی حق بزرگی بر انقلاب دارد، افزود: شهید مدنی ذاتا فرد انقلابی بود، منافقان با تصور این که با به شهادت رساندن شهید مدنی می تواند نظام جمهوری اسلامی را براندازند و اوضاع منطقه آذربایجان را متشنج کنند، اقدام به ترور این عالم بزرگوار کرد، درحالی که شهادت آرزوی شهید مدنی بود و سبب تثبیت نظام شد.
 
وی به حالات عرفانی شهید مدنی اشاره کرد و ادامه داد: هنگام ایراد خطبه های نماز جمعه همگان محو معنویت و شیوایی کلام ایشان می شدند و گریه های مخلصانه و تضرع وی به درگاه حضرت حق در هنگام دعای نماز که شهادت را از خدا طلب می کردند، مومنان را به شدت تحت تاثیر قرار می داد.
 
آیت الله آل هاشم خاطر نشان کرد: شهید مدنی در شرایطی که حزب خلق به اصطلاح مسلمان به صورت گسترده در سطح شهر مسلح و پراکنده بودند و افزون بر آن با ناآرامی های گسترده در تبریز شرایط بسیار نامساعدی را فراهم کرده بودند با شجاعت تمام در همه صحنه ها حاضر می شدند.

منبع : خبرگزاری حوزه

 



تاريخ : 11 / 4 / 1392برچسب:, | 10:32 | نویسنده : میثم

مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

امام جمعه موقت تبریز گفت: حال که کمتر از 10 روز به پایان ماه شعبان باقی مانده، بهتر است عموم مؤمنان حضور در ماه ضیافت الهی، فضائل آخرین جمعه ماه شعبان را از دست ندهند.

 

 

آیت الله سیدمحمدتقی آل‌هاشم، امام جمعه موقت تبریز، با تأکید بر این‌که عموم مؤمنان باید از فرصت باقی مانده ماه شعبان برای ورود به ماه مبارک رمضان نهایت استفاده را داشته باشند، اظهار داشت: ماه شعبان برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه می باشد و کسی در آن متولد شده که خداوند به واسطه او وعده پیروزی داده است.

وی خاطرنشان کرد: از فضائل بسیار ارزشمند ماه شعبان، همین بس که ماه رسول خدا صلوات الله علیه بوده و آن حضرت فرمودند شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد.، بنابر این کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید در عرصه خودسازی، تهذیب نفس، کسب مکارم اخلاقی و فضائل معرفتی بکوشد.

آیت الله آل هاشم مناجات شعبانیه را فرصتی برای لقاء الله در ماه مبارک رمضان دانست و گفت: مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب المراقبات خود به اهمیت مناجات شعبانیه اشاره کرده و گفته که اهل این مناجات معروف به خاطر آن با ماه شعبان مأنوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. این مناجات، نه تنها در ماه شعبان، بلکه سالک باید از فرازهای آن در طول سال بهره مند شود.

امام جمعه موقت تبریز با اشاره به این‌که اهل غفلت از درک فواید و انوار فضائل معنوی ماه شعبان و مناجانات شعبانیه بی بهره اند، افزود: این خسران معنوی در ماه مبارک رمضان نیز در صورت غفلت تکرار خواهد شد، مبادا با همین غفلت در شب های قدر رمضان حاضر شویم و درهای رحمت الهی را به روی خود ببندیم.

وی با بیان این‌که ماه شعبان، ماه پیامبر اکرم(ص) است و آن حضرت کل این ماه را روزه بودند، گفت: اگر توان روزه‌داری در کل این ماه نیست حداقل 10 روز و یا سه روز از این ماه عزیز را روزه‌دار باشیم تا جرعه‌ای از معرفت شعبان المبارک را بچشیم، ضمن این‌که سایر اعمال این ماه نیز نباید مورد غفلت مؤمنان قرار گیرد.

آیت الله آل هاشم ادامه داد: در حدیثی معتبر از امام صادق(ع) آمده؛ کسی که روز اول ماه شعبان را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت می شود و کسی که دو روز را روزه بگیرد خداوند در هر شب و روزی(به چشم رحمت) به او می نگرد و در بهشت هم به این نگاه ادامه می دهد و کسی که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار می کند.

وی با اشاره به اهمیت صلوات بر محمّد و آل محمّد در ماه شعبان گفت: حال که کمتر از 10 روز به پایان این ماه عزیز باقی مانده، بهتر است عموم مؤمنان و دوستداران حضور در ماه ضیافت الهی فضائل آخرین جمعه ماه شعبان را از دست ندهند و با درک فضائل معنوی این لحظات ارزشمند بیش از پیش در جهت قرب الی الله مجاهدت کنند.

امام جمعه موقت تبریز افزود: مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب المراقبات به نقل از کتاب عیون از عبدالسلام بن صالح هروی نقل کرده که می گوید؛ در آخرین جمعه شعبان به دیدن علی بن موسی الرضا رفتم، حضرت فرموند؛ ابا صلت! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است؛ کوتاهی گذشته خود را در این ماه جبران کن و بسیار دعا و استغفار کن و خیلی قرآن بخوان، و از گناهانت توبه کن.

منبع : خبرگزاری حوزه



مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

خبرگزاری شبستان: تنها چیزی که غرب به شدت با آن در تضاد است،‌ ساده زیستی و پرهیز از تکلف گرایی است و بر همین محور نیز امپراطوری اقتصادی خویش را بنا کرده است.

 

 

به گزارش خبرگزاری شبستان از تبریز، سبک زندگی مدرن یا همان تجمل گرایی، فاصله زیادی با فرهنگ و سبک زندگی اسلامی دارد، از طرفی این تصور غلط در جامعه مبنی بر اینکه هر قدر رفاه اقتصادی بیشتر باشد رفاه معنوی و اجتماعی نیز افزایش می یابد، سبک زندگی اسلامی را به سمت الگوهای مصرف غربی سوق داده است.

 

تجمل ‌گرایی، گرایش بیش از حد جامعه به سمت تجمل ‌گرایی و فرهنگ مصرفی غرب و دوری از ساده‌ زیستی از مهم‌ ترین موانع و چالش‌ها در تحقق سبک زندگی منطبق با معیارهای اسلامی است. غربی ها نیز در تلاش هستند تا با تبلیغ فرهنگ مصرفی خود، ضمن تغییر سبک زندگی اسلامی، سودهای کلانی را از این راه وارد اقتصاد خود کنند، سودی که مضرات بسیاری برای فرهنگ غنی ما دارد.


جهت تبیین ساده زیستی یکی از شاخصه های سبک زندگی اسلامی با آیت الله محمدتقی آل هاشم امام جمعه تبریز به گفتگو پرداختیم.


نخستین اقدام غرب در تسخیر روح و فکر مردم جهان


آیت الله آل هاشم در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در تبریز، خاطرنشان می کند: نخستین اقدام غرب برای حکومت بر فکر و روح مردم جهان، ایجاد احساس نیاز به بهترین‌ها در وجود آنهاست، شما به واسطه تفکر غربی به این نتیجه می ‌رسید که هر روز باید از بهترین وسایلی که آنجا تولید می‌شود، استفاده کنید.


وی تاکید کرد: امروزه با کمی مطالعه به این حقیقت می‌رسیم که دین اسلام، تنها دین بر حق و تنها دینی است که برای رهایی بشر از دست رکود، جمود، تحجر و انحطاط برنامه‌های بسیار کاملی ارائه داده است.


امام جمعه موقت تبریز با اشاره به اینکه دین اسلام، راه سعادتی است که عمل کردن به آن نهایت خوشبختی و سعادت بشر است، خاطرنشان کرد: بشر امروز به بیچارگی و بدبختی نرسیده است مگر اینکه نقشه راه خود را از دست شیطان گرفته است، به جای اینکه برنامه خود را دین مورد رضایت خدا قرار دهد.


سفارش اسلام به ساده زیستی


آیت الله آل هاشم با تاکید بر اینکه یکی از سفارش‌های دین مبین اسلام، توصیه به ساده زیستی است، عنوان می کند: در سیره ائمه اطهار(ع) به راحتی می‌ توان این ساده زیستی را مشاهده کرد، حتی آنها که به اسلام حقیقی نزدیک بوده‌اند، می ‌توانند الگوهای بسیار مناسبی برای ساده زیستی باشند، نمونه آنها امام خمینی(ره) بود، با نگاهی به خاطراتی که از ایشان به جا مانده است می‌توان به راحتی این موضوع را فهمید.


وی سبک زندگی غربی را درست چیزی برعکس سبک زندگی اسلامی می داند و می گوید: تنها چیزی که غرب به شدت با آن در تضاد است،‌ ساده زیستی و پرهیز از تکلف گرایی است و بر همین محور نیز امپراطوری اقتصادی خویش را بنا کرده است و زمانی به نابودی می ‌رسد که مردم دنیا بخواهند به دور از تجملات و به روز بودن‌های بیجا،‌ به دور از تکلف و با سادگی زندگی کنند.


امام جمعه موقت تبریز با اشاره به اینکه غرب برای حکومت خود بر فکر و روح مردم جهان در آنها ایجاد احساس نیاز به بهترین‌ها می کند، تصریح می کند: انسان در تفکر غربی به این نتیجه می ‌رسد که هر روز باید از بهترین وسایلی که آنجا تولید می ‌شود استفاده کنید.


آیت الله آل هاشم ادامه می دهد: غرب بعد از اینکه این احساس نیاز را به وجود آورد، این نیاز را با تکنولوژی خویش جواب می‌ دهد و با تولید بی ‌نهایت زیاد و متنوع، جیب خود را از پول انباشته و مردم دنیا را به خود وابسته می‌ کند.


وی با تاکید بر اینکه وابسته شدن به غرب، عین تضاد با ساده زیستی است، عنوان می کند: بسیاری وابسته به این تکنولوژی شده‌اند، جوانانی هستند که تمام زندگی شان گوشی موبایل به روز و عجیب و غریبشان است و هر روز بیشتر به دام تجملات غربی می ‌افتند.


دوری از ساده زیستی، علت‌ کم شدن ارتباطات خانوادگی


امام جمعه موقت تبریز با بیان اینکه زندگی بسیاری از ما به جای اینکه در محور اسلام باشد، کاملا در محور غربی حرکت می‌ کند، تصریح می کند: البته گاهی هستند کسانی که علت ساده زیستی آنها نداشتن تمکن مالی باشد، ‌البته این ساده زیستی نیز عین تجمل گرایی است، چون با آمدن شرایط جدید از بین می‌ رود، ساده زیستی وقتی ارزش دارد که مانند امیرالمومنین(ع) نوع پوشش و زندگی‌ات تفاوتی نکند.


آیت الله آل هاشم می افزاید: ما گاهی برای اینکه یک میهمانی برگزار کنیم به آب و آتش می‌زنیم که از سادگی بیرون بیاید، یکی از علت‌های کم شدن ارتباطات خانوادگی نیز همین دوری از ساده زیستی است.


وی ادامه می دهد: اسلام زیبایی‌هایی دارد که در عین سادگی بسیار بر دل می‌ نشیند، باید سعی کنیم به خواست اسلام زندگی کنیم، سبک زندگی اسلامی بهترین نوع و روش زندگی برای بشریت است.

 



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

خبرگزاری رسا ـ یکی از علمای تبریز با بیان این‌که رابطه استاد شهریار با رهبر انقلاب و آیت الله ملکوتی مثال‌زدنی بود، گفت: اشعار آن مرحوم نشان از اوج درک فقهی وی داشت.

آیت الله سیدمحمدتقی آل‌هاشم، امام جمعه موقت تبریز در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریزکه در سالروز درگذشت استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) ترتیب یافت، اظهار داشت: نگاهی به سیر زندگانی مرحوم استاد شهریار نشان می دهد که وی همواره در جهت مصالح ملت و مردم گام برداشت و اشعاری سرود که روایت حال مردم بود.
وی با اشاره به این‌که اشعار استاد شهریار در دوران قبل از انقلاب اسلامی نیز روایت مظلومیت ملت در برابر رژیم ستمشاهی بود، خاطرنشان کرد: شهریار شعر ایران زمین حافظ قرآن، نهج البلاغه، احادیث و روایات معتبر وارده بود، همین پیش زمینه ذهنی موجب خلق آثاری شد که برای همیشه ماندگار خواهد بود.


امام جمعه موقت تبریز ادامه داد: جریان خواب مرحوم آیت الله مرعشی از شعر « علی ای همای رحمت » استاد شهریار برای همگان روشن است، این رویای صادقه نشان از مقام و منزلت استاد نزد ائمه اطهار(ع) به ویژه مولای متقیان دارد، به یقین شهریار تنها شاعری سه زبانه ایران است که در همه زمینه‌های ادبی در اوج بوده است.
آیت الله آل‌هاشم با بیان این‌که اشعار استاد شهریار تجلی دین‌مداری، محبت به اهل بیت و عرفان حقیقی بوده است، گفت: استاد شهریار در تحصیل علوم حوزوی نیز از نوابغ روزگار بوده است، استاد با علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان هم حجره بوده و اشعاری با مضامین قرآنی نشان می دهد که رازهایی میان آن دو بزرگوار وجود داشته است.

وی با بیان این‌که اشعار شهریار مفاهیم و معارف قرآن را به صورت موجز و زیبا تبیین می کند، تصریح کرد: هم‌نشین
ی و مراودت استاد با علما و مراجع عظام سبب سرایش اشعاری عرفانی بود، به عنوان مثال رابطه استاد شهریار با رهبر انقلاب و آیت الله ملکوتی مثال‌زدنی بود.
امام جمعه موقت تبریز در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به خاطراتی از استاد شهریار در تبریز اظهار داشت: شعر استاد شهریار در وصف بسیجیان و قرائت آن در اجتماع باشکوه رزمندگان اعزامی به مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس، روحیه‌ای مضاعف در دل بسیجیان جان بر کف ایجاد کرد.

آیت الله آل‌هاشم همچنین اشعار استاد شهریار را مایه وحدت ملی در کشور دانست و افزود: استاد شهریار هیچگاه تفکرات ملی‌گرایانه نداشت و همواره از افراط و تفریط به دور بود، عاشق مکتب اهل بیت(ع) و میهن اسلامی بود و از فرهنگ وارداتی غرب اعلام انزجار می‌کرد.



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

مصاحبه حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم امام جمعه موقت تبریز با خبرنگار ندای طالبیه در تبریز به مناسبت ششمین سالگرد ارتحال آیت الله حاج شیخ مرتضی بنی فضل ، نماینده فقید مردم آذر بایجانشرقی در مجلس خبرگان رهبری.

 

* خواننده محترم با توجه به اینکه این مطلب از ویژه نامه آیت فضیلت صفحه 71 اسکن و در اختیار شما عزیزان قرار گرفته شده ،برای خواندن مطلب با وضوح بیشتر لازم است ابتدا عکس را در رایانه تان ذخیره سپس  آنرا مطالعه فرمایید.

باتشکر مدیر سایت میثم



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

 

  قرآن، دعوتنامه خداوند به مؤمنین است 

 


 

  امام جمعه موقت تبریز گفت: ماه مبارک رمضان فرصتی برای تغییر سبک زندگی و گرایش بیشتر به حیات اسلامی در جامعه است، لذا همه باید تلاش کنند تا از این ظرفیت عظیم، بیشترین بهره را ببرند و قرآن را به عنوان دعوتنامه الهی مورد توجه قرار دهیم. 

حضرت آیت الله آل هاشم، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در تبریز، با بیان این‌که ماه مبارک رمضان، ماه میهمانی خداوند است، گفت: میهمانی و میهمانان این ماه هر دو ارزشمند هستند.

وی در ادامه گفت: هر میهمانی نیازمند دعوتنامه‌ای است که قرآن، دعوتنامه خداوند برای مؤمنین می‌باشد. این دعوتنامه از طریق جبرییل (ع) به پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل شده که هر سال در موعد مقرر مسلمانان را به میهمانی خداوند دعوت می‌کند.

امام جمعه موقت تبریز با توصیه به جوانان تصریح کرد: ماه مبارک رمضان و بویژه شب‌های قدر ماه آشتی با خداوند و توبه است، از جوانان می خواهیم به سوی توبه روی بیاورند.

آیت الله  آل هاشم به برخی از خصوصیات این ماه اشاره کرد و اظهار داشت: ماه مبارک رمضان، ماه تسلیم بودن در مقابل خداوند، ‌خالص شدن و توبه به درگاه باری تعالی است.

وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری که فرمودند: ملتی که ماه رمضان و محرم دارد، هرگز مغلوب و بدبخت نخواهد شد، افزود: ماه مبارک رمضان، فرصتی برای تغییر سبک زندگی و گرایش بیشتر به حیات اسلامی در جامعه است، لذا همه باید تلاش کنند تا از این ظرفیت عظیم نهایت بهره را ببرند.

آیت الله آل هاشم بر ضرورت تمرین عبادت در ماه رمضان تاکید کرد و بیان داشت: در ماه رمضان بر اثر نرم شدن دل مؤمن، انجام عبادت‌ها آسان می‌شود، پس باید ماه رمضان را فرصتی برای تمرین نفس و عادت دادن آن به عبادت در دل شب دانست.

امام جمعه موقت تبریز ادامه داد: نماز و عبادت در شب، عبادتی ممدوح است و در ماه رمضان باید بر انجام آن بیشتر حریص باشیم و با نفس خود، عهد و پیمان ببندیم که بعد از ماه رمضان نیز بر آن مداومت داشته باشیم.

این استاد حوزه در ادامه با اشاره به این‌که نفس انسان بر محبت مال سرشته شده است، تاکید کرد: هرگاه انسان مال خود را در راه خداوند انفاق کرد، به این معناست که محبت خداوند در دل او بیشتر از محبت مال است، پس باید خودمان را به صدقه دادن روزانه در ماه مبارک رمضان عادت دهیم، هرچند مقدار این صدقه بسیار کم باشد، تا این‌که بعد از ماه رمضان نیز به انفاق در راه خدا عادت کنیم.

بهترین کارها در ماه رمضان

آیت الله آل هاشم همچنین با بیان این‌که صله‌ رحم از جمله امور مهم در ماه مبارک رمضان است، خاطرنشان ساخت: در ماه رمضان از اموری مثل اسراف در غذا، تفاخر، مباهات و اختلافات پرهیز کنیم، و بر افطاری دادن اهتمام داشته باشیم، زیرا پیامبر گرامی اسلام(ص) ما را بر افطاری دادن به روزه‌ داران هرچند با یک دانه خرما، تشویق نموده است، ثواب جمع شدن بر سر یک سفره، گاهی از عبادت چهل روز بیشتر است، پس باید از اختلافاتی که با هم داریم دوری کنیم و به خاطر خدا، با کسانی که صله‌ رحم را با ما قطع کرده‌اند، ارتباط بر قرار کنیم.

امام جمعه موقت تبریز تصریح کرد: شستشو دادن نفس از گناهان در طول ماه رمضان و عزم راسخ و اراده آهنین برای عدم رجوع به گناه و پشیمانی بر مافات و بر گشت دادن مظالم به صاحبانش، از بهترین کارها در این ماه با برکت و رحمت است.

این استاد حوزه در پایان با تاکید بر ضرورت حفظ حالات روحی و معنوی در بعد از ماه مبارک رمضان، خاطرنشان کرد: نباید با آتش معصیت عبادات خود را بسوزانیم، باید در حفظ این عبادات و اعمال ماه رمضان تلاش کرد، چرا که هر ذره ای از اعمال انسان در برابر خداوند اجر و پاداش دارد.

 



مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

منبع : روزنامه قدس مورخه1392/04/22 صفحه ماه ماه

*برای خواندن مطلب لطفأ ابتدا عکس را دانلود سپس مطالعه فرمایید. یا به آدرس مطلب مراجعه فرمایید.با تشکر



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

آیت الله محمدتقی آل هاشم از علمای تبریز،در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در قبرستان بقیع اظهار داشت: هشتم شوال هر سال یادآور واقعه تلخی است که از یک سو مسلمانان به ویژه شیعیان را داغدار و از سوی دیگر دشمنان را شاد و مسرور کرد.

وی با بیان این که ماهیت وهابیت نشأت گرفته از تفکرات التقاطی و افراطی گروه ها و فرقه های وابسته به استکبار جهانی است، خاطرنشان کرد: برهان شیعه مبتنی بر عقل و فهم سالم است در حالی که تفکر وهابیت اندیشه ای شکننده و بر اساس وهم و گمان و پوچ‌گرایی است.

آیت الله آل هاشم با بیان این که تفکرات ضاله وهابیت نزد شیعه و سنی طرد شده تلقی می شود، گفت: اگر وهابیت را زاده نامشروع استکبار جهانی و فرزند ناخلف صهیونیسم بدانیم، اغماض نشده چراکه تمامی تحرکات، مواضع و حتی فتاوای به ظاهر علمای وهابی در جهت منافع دشمنان اسلام است.

وی با اشاره به حمایت گسترده غرب از گروه های ضاله به ویژه وهابیت تصریح کرد: آمریکا، رژیم صهیونیستی با تجهیز و راه‌اندازی این گروهک ضدبشری به دنبال بی آبرویی اسلام و جهان تشیع است، بهره برداری های رسانه ای گسترده از تحرکات وهابیت همه نشان از برنامه ریزی استکبار برای اسلام ستیزی است.

امام جمعه موقت تبریز بی منطقی وهابیت را سوژه رسانه های غربی برای ضربه به اسلام دانست و گفت: اگر امروز سران برخی کشورهای عربی منطقه از این فرقه حمایت می‌کنند نه به خاطر منافع امت اسلامی بلکه به سبب کسب منافع شخصی و حفظ جایگاه تعامل و ارتباط با آمریکا و همدستان او است.

آیت الله آل هاشم در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جنایات آل سعود در بحرین و برخی کشورهای اسلامی اظهار داشت: جنایات وهابیت هنوز پس از گذشت سال ها از واقعه هشتم شوال، تمام نشده و امروز شاهد کشتار شیعیان مظلوم برخی کشورهای اسلامی و بحرین هستیم.

وی ادامه داد: آمریکا و رژیم صهیونیستی با تحریک وهابیت و بدون هیچ هزینه ای شیعه کشی و مسلمان کشی را در منطقه راه انداخته و بهره برداری گسترده رسانه ای از این مساله دارد،‌ وجود چنین اندیشه‌های ناپاکی به سلامت دین اسلام و تفکرات آن خدشه‌‌ وارد می کند.



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

حاشیه نگاری از دیدار با آیت الله آل هاشم؛

با دفترشان تماس گرفتم، وقتی سراغشان را گرفتم بدون اینکه منشی چیزی بگوید پشت خط منتظرم گذاشت. بعد از چند ثانیه صدایی آرام گفت: "سلام علیکم بفرمایید" وقتی خودم را معرفی کردم و گفتم یک وقت مصاحبه برای روزنامه ... می خواستم، بدون هیچ بهانه و به قول امروزی ها کلاسی گفتند:" امروز که نمی شود فردا خوب است فردا ساعت 10 من اینجا هستم"

روز بعد رأس ساعت 10 به دفتر امام جمعه رسیدم، دفتر آیت الله سید محمد تقی آل هاشم امام جمعه تبریز. وقتی وارد اتاق شدم دیدم یک سید روحانی خوش اخلاق و متین که روی صندلی کنار پنجره نشسته اند به گرمی از من استقبال کردند.

موضوع مصاحبه را که در جریان گذاشتم گفتند:" وقتی حاج آقا(آیت الله مجتهد شبستری امام جمعه تبریز و نماینده ولی فقیه) هستند ما کاره ای نیستیم، دیروز هم که گفتم تشریف بیاورید خواستم هم شما را زیارت کنم و هم اینکه راهنمایی تان کنم"

خلاصه زیر بار مصاحبه و گفتگو نرفتند اما نزدیک دو ساعت با هم صحبت کردیم، از اوضاع حوزه علمیه قم پرسیدند، حال و احوال مراجع عظام تقلید را جویا شدند و وقتی نام هر یک از مراجع را می بردم خاطره ای کوچکی از آنها نقل می کردند و می گفتند:" سلام گرم مرا به ایشان برسانید"

از وضعیت حوزه های علمیه که صحبت می کردیم مدام این جمله را تکرار می کردند که ما امروز به تربیت طلبه نیاز مبرم داریم.

آنقدر در دیدار با آیت الله آل هاشم احساس صمیمیت می کردم که آرامشی تمام وجودم را گرفته بود، فروتنی از سر و رویشان می بارید، کمتر امام جمعه ای را اینگونه متواضع دیده بودم.

وقتی خداحافظی کردیم مرا به منزل شان دعوت کردند برای صرف ناهار و گفتند: "هر وقت به تبریز آمدی رأس ساعت 10 همین جا هستم بیایید با هم صحبت می کنیم"

 

به این فکر می کنم حوزه های علمیه در گذشته چه شاگردانی را تربیت کرده که وقتی به چنین درجه ای هم می رسند مردم را فراموش و خودشان را گرفتار تجملات و بوروکراسی های اداری نمی کنند؛ برایشان فرقی نمی کند ارباب رجوع شان چه کسی است، پیر یا جوان، خبرنگار یا غیرخبرنگار...

بیت اله احمدی



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

آیت الله محمدتقی آل هاشم، امام جمعه موقت تبریز در گفت و گو با خبرنگار آینده روشن در تبریز با تاکید بر اینکه برگزاری پرشور مجالس سوگواری و عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج) است، اظهار داشت: اگر عزاداری های مؤمنان در ماه محرم و صفر و دیگر ایام سوگواری سال، با معرفت و بصیرت خاص مهدوی باشد، یه یقین زمینه برای ظهور منجی آخر الزمان(عج) بیش از گذشته فراهم خواهد شد. 

وی با تاکید بر اینکه فلسفه انتظار را باید در غدیر و عاشورا جستجو کرد، خاطر نشان کرد: انحراف جامعه اسلامی در صدر اسلام به حدی رسید که مسلمانان چشم بر دیده‌گان خود در غدیر بستند و منکر آن شدند و سال ها بعد نواده پیامبر اسلام را کافر نامیدند و عزم به شهادت آن حضرت کردند. 

آیت الله آل هاشم تصریح کرد: اگر امروز نیز جامعه اسلامی با انحرافات، کج‌روی ها و کج‌اندیسیان‌اندیشی ها مواجه باشد و عزم جدی علما برای مقابله با این خرافات و بدعت ها نبود، قطعا وقایقی تلخ‌تر از عاشورا و کتمان حقیقت غدیر را شاهد بودیم. 

امام جمعه موقت تبریز با تاکید بر اینکه معرفت لازمه حضور در مجالس سوگواری امام حسین(ع) است، گفت: حقیقت آنست که باید در این مجالس به حال امروز خود گریه کنیم، نه مصیبت آن بزرگواران، چراکه ایشان در اوج عزت جامعه اسلامی را از انحراف بزرگ تاریخی نجات دادند، اما باید دید که ما برای زمینه سازی ظهور فرزند آن بزرگوار برا اصلاح جامعه امروز چه کاری کرده ایم. 

آیت الله آل هاشم در ادامه با بیان اینکه قیام امام حسین(ع) برای بازگشت جامعه منحرف صدر اسلام به مسیر غدیر بوده است، اظهار داشت: اباعبدالله الحسین(ع) برای تبیین جایگاه امامت الهی و ضرورت آن قیام کرد. 

وی سوگواری حضرت سید الشهدا(ع) را حلقه اتصال قیام حسینی به قیام مهدوی دانست و تصریح کرد: برپایی پرشور مجالس سوگواری و وعظ امام حسین(ع) در ماه محرم در حقیقت تاکید بر اندیشه غدیر، حاکمیت مساله امامت الهی و دعا بر تعجیل در ظهور حضرت ولیعصر(عج) است.

منبع : آینده روشن

گزارشگر : باقر تبریزی


 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:


سابقه طولاني فقاهت و اجتهاد در خاندان شهيد آيت الله قاضي و نيز کسب فيض از اساتيد مسلم نجف و قم و نيز ممارست ايشان در کسب علم ، از ايشان مجتهدي مسلم و عالمي عالي قدر ساخته بود . اين جايگاه متأسفانه آن گونه که بايد مورد بازبيني و تفحص قرار نگرفته است . در اين گفتگو با آيت الله سيد محمد تقي آل هاشم ، امام جمعه موقت محترم تبريز که خود از بزرگان حوزه تبريز است و از نزديک جايگاه علمي آن شهيد را درک نموده است ، به اين مکانت اشاراتي رفته است
آغاز آشنائي و شناخت شما با شهيد آيت الله قاضي طباطبائي از کجا بود ؟

بسم الله الرحمن الرحيم .

 ما با ايشان از تبريز آشنا بوديم و ايشان با ما صداقتي داشتند، رفاقتي داشتند ، ما هميشه در خدمت ايشان بوديم . آن موقعي که ايشان در قم بودند و از جواني ايشان را مي شناختيم . اولين شهيد محراب آيت الله قاضي طباطبائي بسيار مؤدب ، با کمال و محجوب بودند . اهل قلم بودند و خط زيبائي داشتند . هم عربي و هم فارسي را بسيار زيبا مي نوشتند. مجتهد مسلم و صاحب نظر بودند. تأليفات زيادي دارند که در کتاب ها نوشته اند،مخصوصاً در آخر کتاب تحقيق درباره اربعين سيد الشهدا(ع) که از آثار قلمي ايشان است . شايد بعضي از آنها نباشد ، ولي اکثراً هست .
معظم له فرزند برومند و خلف مرحوم آيت الله حاج ميرزا باقر قاضي طباطبائي تبريزي بودند و در سال 1331 قمري در تبريز به دنيا آمدند. ايشان در نوجواني و در زمان رژيم رضاخان پهلوي به همراه پدرشان به قزل قلعه تبعيد شدند . آن سلطان جبار و ستمکار ، هنگامي که علما را تبعيد و زنداني مي کردند، معظم له در کنار پدرشان تبعيد شده بودند . وقتي که آزاد شدند ، در تبريز ، در مدرسه طالبيه مشغول تحصيل شدند و در آنجا در محضر حضرت امام(ره ) تلمذ کردند و از محضر آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني(ره ) و محضر آيت الله العظمي سيد محمد حجت(ره) کمره اي و آيت الله العظمي نجفي مرعشي(ره ) استفاده بردند .
ايشان در محضر امام فقه و اصول خواندند يا فلسفه ؟

اصول را مي دانم که نزد ايشان خواندند . اگر فلسفه هم خوانده باشند ، من نمي دانم . ايشان در قم بسيار مجذوب مراجع تقليد بودند. اولين تأليف ايشان پاورقي کتاب تاريخ الائمه نوشته شيخ بن ابي الثلج بغدادي در قم بود و بعد در سال 1369 قمري به نجف اشرف منتقل شدند و در آنجا از محضر آيت الله العظمي آقاي حکيم ، آيت الله العظمي آقاي خوئي ، آيت الله العظمي آسيد محمد شيرازي و مرحوم آيت الله العظمي شيخ محمد حسين کاشف الغطاء و مرحوم آيت الله العظمي حاج ميرزا محمد باقر زنجاني و مرحوم آيت الله العظمي آقاي سيد حسن بجنوردي تلمذ نموده اند .
ايشان پس از مدتي به ايران برگشتند و مشغول تدريس و تحقيق شدند . علاقه داشند شاگردان زيادي را تربيت کنند . اولين روزي را که ايشان به مسجد مقبره تبريز تشريف آوردند ، به ياد دارم . آن مسجد به نام ايشان موسوم است ، چون جد ايشان در آنجا دفن شده اند . در بازار مشهور است که خود آقا هم به اشاره حضرت امام در آنجا دفن شدند که اکنون زيارتگاه مشهور تبريز است .
اصل خاندان ايشان از خاندان آيت العظمي سيد مهدي علامه بحرالعلوم هستند . ايشان از زواره اصفهان به تبريز آمدند و از تبار خاندان آيت العظمي آقاي حکيم هم بوده اند . بعد به تدريج هر کس به طرفي رفته است و اين خاندان هم در زمان آق قويونلو و حسن پاشا به تبريز آمده و در اينجا به قضاوت مشغول شده اند .
آيت الله شهيد قاضي طباطبائي مجتهد مسلم بودند . اکثر خانواده ايشان از فقه و فقاهت و مرجعيت بهره مند بودند و از علماي طراز اول آذربايجان بودند . شهيد آيت الله قاضي از نسل امام حسن مجتبي(ع)، از نسل حسن مثني(ع) هستند . به عبارتي ايشان راجع به رژيم ستم شاهي خيلي متعصب بودند و به آن حکومت جبار مي گفتند . گاهي که به منبر تشريف مي بردند ، خيلي آتشين صحبت مي کردند و مکرر در همين موضوع دستگير و تبعيد و زندان شدند و ايشان را از تبريز به بافت و کرمان و زنجان بردند . ياد دارم که ايشان را وقتي به تبعيد بردند ، دو نفر بودند . يکي مرحوم آقاي انزابي بودند که واعظ مشهور تبريز بودند و يکي هم آقا بودند. من به ايشان نامه نوشتم و آنها را به فرزند برومندش آقاي حاج محمد تقي قاضي دادم و ايشان در جواب من نامه نوشتند ما را از تبريز بردند ، ظلم کردند ، جنايت کردند ، اذيت کردند ، ناراحت کردند . به نظرم ايشان را بدون عبا و عمامه به آنجا برده بودند.
مدتي آنجا ماندند و نامه نوشتند و من به ايشان نامه نوشتم . بعد ايشان را در تهران به بيمارستان بردند . در نامه هايشان مي فرمودند :«چند نفر از علما و مؤمنين در مضيقه هستند. به ايشان برسيد و به ايشان هم بگوييد که ان شاء الله فرج عن قريب است ». در نامه نوشته بودند حتماً خاندان پهلوي منقرض خواهد شد .
اين را که عرض مي کنم در کتاب «اسلام و شيعه » هم نوشته ام که تا به حال در مصاحبه ها نگفته ام . در اين ترديد بودم که کار روحانيت و آقا و ما چطور خواهد شد . شبي در خواب ديدم دو نفر اسب سوار خيلي مجلل مي آيند . يکي نقابي دارد . من گفتم اين آقا کيستند که نقاب دارند ؟ گفتند حضرت سيد الشهدا(ع) هستند . ديگري هم باب الحوائج حضرت قمر بني هاش(ع) هستند. من رفتم و رکاب آقا را بوسيدم و عرض کردم :«آقا! کار علما ، مؤمنين و مجتهدين به کجا خواهد رسيد ؟ » فرمودند: «عرايض خود را به برادرم باب الحوائج بگومن رکاب و پاي حضرت ابوالفضل (ع) را بوسيدم و پرسيدم :«آق ! کار ما به کجا خواهد رسيد . اين محمد رضا که اينطور جنايت را شروع کرده، علما را تبعيد و زنداني مي کند ، منابر را ممنوع مي کند و تعهد مي گيرد.» خدا را بر اين حرفي که عرض مي کنم شاهد مي گيرم که حضرت باب الحوائج ، قمر بني هاشم (ع) روحي له الفداه فرمودند :«او خواهد رفت . شما علما خواهيد ماند و کار علما بهتر خواهد شد». من با خوشحالي از خواب بيدار شدم و به همه گفتم که ان شاء الله اينها نابود خواهند شد. به تدريج آقا در نامه هايشان اشاره کردند که در صحبت هايتان به مردم مژده بدهيد مقاومت کنند و درباره جنايات محمد رضا حرف بزنيد الحمد الله سرانجام کار همانطور هم شد. آنها رفتند و علما و فقها و مرجع و حوزه هاي علميه به برکت انقلاب ماندند .
مرحوم شهيد آيت الله قاضي در تبريز مثل امام بودند ، يعني در تبريز همه مي گفتند خميني آذربايجان ، آيت الله شهيد قاضي طباطبائي است. اين بزرگوار از شاگردان حضرت امام بودند ، از نفس پاک امام الهام گرفته بودند. شجاعانه صحبت مي کردند . يادم هست در يک سخنراني در دانشگاه مي گفتند :«خدا شاهد است من هيچ وقت از خط امام دست برنمي دارم و براي شهادت هم آماده هستم . انقلاب بايد به رهبري حضرت امام به راهش ادامه بدهد . مؤمنين نترسيد ». هميشه اين حرف ها را مي زدند . مردم در اطراف ايشان جمع مي شدند . حتي وقتي گاز اشک آور به مسجد مقبره زدند ، مردم پراکنده نشدند . ايشان به مردم قوت قلب مي دادند . حتي به فرمانده مسئول سيلي زده بودند که:«شما چرا به مسجد آمديد ؟ چرا جماعت را اينطور پراکنده مي کنيد ، مي زنيد ، مي بريد ، زنداني مي کنيد ؟»


ايشان شجاع بودند ، غيور بودند ، واقعاً خيلي جسور بودند . ابدا غيراز خدا از هيچکس نمي ترسيدند . ايشان هميشه تدريس مي کردند ، تعليم مي دادند ، به مسجد مي رفتند، جواب مردم را مي دادند ، خصوصاً بعد از انقلاب که همه کارها در دست ايشان بود .
به هر صورت ايشان خيلي به انقلاب خدمت کردند . خيلي به حضرت امام و خط امام علاقمند بودند . در راه پيمائي ها ، شب ها به ما تلفن مي زدند و مي فرمودند:«شما از فلان جا حرکت کنيد ،فلان مسير را برويد ، مردم را راهنمايي کنيد که بيايند.من در فلان جا صحبت خواهم کرد». من تلفن مي زدم به رفقا و علما و مردمي که آنجا بودند و جمع مي شديم در مسجد امامزاده سيد حمزه و از آنجا با هم راه مي افتاديم . يک بار برف شديدي مي باريد ، رفتيم دانشگاه، تشريف آوردند آنجا و صحبت کردند .
ايشان شخص رئوف ،خدمتگذار ، مردمدار ، مؤدب ، با محبت ، با قلم زيبا و خط زيبا ، در مسجد مقبره و مسجد شعبان نماز مي خواندند و صحبت مي کردند . شب يا روز عيد قربان بود که هنگام بازگشت از نماز ، منافقان کوردل ايشان را به شهادت رساندند. خبر رسيد به ما که ايشان تير خورده اند. خيلي ناراحت شدم. به منزل ايشان تلفن زدم و بعد به بيمارستان رفتم. خدا شاهد است مثل اينکه قيامت شده باشد.
از خاطر نمي برم که موقع برگشتن ايشان از تبعيد ، مردم آذربايجان کلاً حرکت کرده و به استقبال ايشان آمده بودند. رژيم به قدري از اين قضيه خوف کرد که دوباره ايشان را تبعيد کرد . يک بار هم در تشييع جنازه ايشان اين وضع پيش آمد . جنازه ايشان را به راه آهن تبريز برده بودند، چون در تبريز دو تا نماز جمعه برگزار مي شد. يکي به امامت مرحوم آيت الله آقاي حاج ميرزا جواد آقا سلطان القراء که قبلاً در زمان طاغوت نماز جمعه مي خواندند ، لذا شهيد آيت الله قاضي راه آهن را اختيار کرده بودند که فاصله شرعي دو نماز جمعه رعايت شود . جنازه شان را هم به آنجا برده بودند. من را بردند جايي که تريبون بود و چند نفر از علما بودند. وقتي که کار در آنجا تمام شد، آمديم. انگار قيامت شده بود . جنازه روي دست مردم تا مسجد مقبره رفت . يادم هست وقتي که پيکر پاک ايشان را به مسجد مقبره وارد کردند تا در کنار اجداد بزرگوارشان دفن کنند ، از هجوم جمعيت ، تابوت شکست . از امام پرسيده بودند جنازه را کجا دفن کنيم ، فرموده بودند همانجا در مسجد خودشان که مسجد مقبره است ، دفن کنيد .
آنجا مقبره کوچکي بود . ما تلاش کرديم و از مسئولين اجازه گرفتيم تا آنجا را با همت بزرگان ، علما و مسئولين تجديد بنا کنيم و به شکل آبرومندانه اي درآوريم . من در حدود 24 سال بعد از شهادت آيت الله قاضي طباطبائي ، نماز ظهر و عصر را در مسجد مقبره، امامت مي کردم و خانواده معظم له که توليت مسجد با آنهاست، مرا منصوب کردند، لذا به تعميرات مسجد مشغول شديم و الحمد الله هم مسجد و هم مقبره آقا بسيار آبرومندانه و زيارتگاه عموم مردم شده است .
آيا شما در محضر آيت الله قاضي تحصيل هم کرده ايد ؟

بله ، مقداري از کتاب رسائل مرحوم شيخ انصاري و مقداري از فقه را در خدمت ايشان بودم و حتي حاشيه کتاب رسائل ايشان را من خودم نوشتم ، ايشان هم حاشيه را از پدر بزرگوارشان نوشته اند . فرمودند که يک وقت مي رفتم مشهد، اين کتاب از دستم داخل آب افتاد و بعضي از کلمات آن مخلوط شد .
به نظر جناب عالي قدرت علمي ايشان در چه حد بود ؟

محقق و مدقّق بودند . ايشان هم علم روز و هم تاريخ مي دانستند و هم فقيه و مجتهد بودند. حتي رساله هم داشتند، منتهي چاپ نکرده بودند؛ يعني به خاطر احترام به اساتيد و بزرگان چاپ نکرده بودند و گرنه رساله علميه هم داشتند. مجتهد مسلم بودند. ايشان هميشه مي فرمودند:«چند مجتهد در زمانه ما هستند ، ولي به جدم قسم رهبر يک نفر است و آن هم استاد اعظم حضرت آيت الله العظمي امام خميني هستند». اين طور با شجاعت حرف مي زدند .
آيا از نظر امام نسبت به ايشان خاطره اي داريد ؟

يک وقتي شايعه پخش کرده بودند که امام از آقا بددل شده اند . در مسجد شعبان بودم ، يک نوار گذاشته بودند . من هم آنجا بودم و شنيدم که حضرت امام(ره)مي فرمودند : «من آقاي سيد محمد علي قاضي را از قديم مي شناسم و کما في السابق به ايشان علاقه دارم.» ايشان از اولين امام جمعه هاي تبريز و نماينده تام الاختيار بودند . من هم در محضر حضرت امام در قم بودم، ولي آن موقع نسبت به ديگران کوچک بودم . سنم از رفقايم کمتر بود ، ولي در درس امام شرکت مي کردم . منظومه را از محضر حضرت امام استفاده کردم .
نظر مرحوم آيت الله کاشف الغطاء را درباره مرحوم آيت الله قاضي طباطبائي مي دانيد ؟

آيت الله شهيد قاضي طباطبائي از شاگردان ممتاز آيت الله کاشف الغطاء بودند که از مشايخ ما بودند و من از طريق ايشان هم اجازه اجتهاد دارم. ايشان کتابي به نام « فردوس الاعلي » نوشته اند که هم در نجف و هم در تبريز، در چاپخانه رضائي چاپ شده. به من هم اين کتاب را دادند . در انتهاي آن، آقا يک چيزهايي نوشتند . مرحوم آيت الله کاشف الغطاء نوشته اند که شما عرب و فرزند عرب هستيد . همه الفاظ را خوب نوشته ايد ، فقط يک کلمه را اين طور بنويسيد، بهتر است . يعني همه کتاب ايشان را تأييد کرده اند .
شهيد آيت الله قاضي در مدرسه سازي هم دست داشته اند . در اين مورد نکاتي را بفرمائيد .
در اين جا مدرسه وليعصر در محله شتربان را با چند نفر مشترکاً خريدند و مدرسه علوم دينيه درست کردند . بعد آنجا را فروختند و به ششگلان رفتند و حياط بزرگي را گرفتند که در اول انقلاب هم همان جا بود و بعد آنجا را فروختند و آمدند نزديک دانشگاه مدرسه ديگري را ساختند . مؤسس آن مدرسه آقا بودند .


خاطره اي از دستگيري ايشان از فقرا و ضعفا به ياد داريد ؟

ايشان به خصوص در اوايل انقلاب بسيار به فقرا و ضعفا کمک مي کردند . يک بار يک نفر به نام مجيد آقا از قول من نامه نوشته و خدمت آقا برده بود . در آخر نوشته بود الاحقر ، آسيد محمد تقي آل هاشم . آقا مرا دعوت کردند و من خدمت ايشان رفتم . پرسيدند:«نامه را شما نوشته ايد ؟» گفتم:«نه آقا! نه حرفهاي من است ، نه خط من است . امضاء هم مال من نيست . آقا!اين فرد واقعاً فقير و مستمند است . از بي چيزي اينطور نوشته . فکر کرده اگر از زبان من گفته شود، شما مرحمت مي فرمائيد، ولي شما فقرا و مستحقين محله ما را به خودمان محول کنيد ».از آن زمان چيزهايي را که لازم بود به فقراي محله ما داده شود ، توسط من داده مي شد. نان بود، گوشت بود، وسايل مي دادند، خيلي به ضعفا و فقرا کمک مي کردند .
سخن آخر

و البته آب دريا را با استکان کوچک ، ميزان کردن مشکل است. مقام شامخ آقا بالاتر از آن است که ما بگوييم و به اندازه يک قطره آب برمي داريم . اوصافش خيلي بالاتر از آن است که ما مي گوييم.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 51

 



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

 خبرگزاری رسا ـ امام جمعه موقت تبریز گفت: آیت الله مدنی همواره پس از خطبه های نماز جمعه متضرعانه از درگاه خدا طلب شهادت می کرد.


آیت الله محمدتقی آل هاشم، امام جمعه موقت تبریز در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز در آستانه سالگرد شهادت آیت الله سیداسدالله مدنی، امام جمعه تبریز و دومین شهید محراب انقلاب اسلامی اظهار داشت: شهید مدنی به عنوان دومین شهید محراب دارای شجاعت فراوانی بود، به گونه که منافقان همواره از صراحت لهجه ایشان واهمه داشتند.

وی گفت: آیت الله مدنی در زمانی امامت جمعه تبریز را به عهده گرفت که گروه های معاند با نظام ناامنی خاصی در شهر ایجاد کرده و حتی ایشان را چندین بار به شهادت تهدید کرده بودند.

آیت الله آل هاشم بابیان این که شهادت بزرگترین آرزوی شهید مدنی بود، تصریح کرد: مردم تبریزی به خوبی به یاد دارند که این سید بزرگوار چگونه پس از خطبه های نماز جمعه متضرعانه به درگاه خدا استغاثه می نمود که شهادت را نصیب وی گرداند و عاقبت نیز به این آرزوی بزرگ خود رسید.

وی به یکی از مهم ترین نمازهای جمعه تبریز در دوران شهید مدنی اشاره کرد و گفت: منافقین با هدف تعطیلی نماز جمعه تهدید کرده بودند که در صورت برپایی نماز جمعه دست به کشتار خواهند زد که شهید مدنی با پوشیدن کفن در ابتدای صفوف نماز گزاران حضور یافت و این حرکت سب خنثی سازی حرکت این گروه تفرقه افکن شد.

امام جمعه موقت تبریز گفت: تواضع شهید آیت الله سید اسد الله مدنی او را در میان مردم جاودانه ساخت و شاید چگونگی شهادت وی نیز از همین موضوع نشات گرفت، چرا که وی با آغوش باز از جوانی که پس از اقامه نماز جهت دیده بوسی به خدمت وی آمد متواضعانه استقبال گرد در حالی که همین فرد با بستن بمبی به خود سبب شهادت و عروج ملکوتی دومین شهید محراب شد.

وی با اشاره به موقعیت خاص شهر تبریز پس از انقلاب اسلامی تأکید کرد: شخصیت والای شهید مدنی سبب روحیه بخشی به نیروهای مردمی می شد که آماج مسمومانه ترین حرکت های منافقانه قرار گرفته بودند و این شهید بزرگوار توانست خلاء شخصیتی شهید قاضی را در تبریز پر کند.

گفتنی است، شهید مدنی در «آذرشهر» آذربایجان در سال 1293 هجری شمسی در خانواده‌ای روحانی و معنوی پا به عرصه گیتی نهاد، حوزه علمیه فقیه پرور عابد خیز قم و حوزه مبارکه نجف او را زاهد و عارفی مجاهد پروراند و در تنوره مبارزه فرهنگ رزمجویی او را به کمال رسانید و آن چنانش ساخت که مورد وثوق زعمای عصرش شد.

شهید مدنی(ره) پس از گذراندن دروس مقدمات قریب به چهارسال به تحصیل فقه در محضر مبارک مرشدش خمینی کبیر(ره) می‌پردازد و توفیق حضور در جلسات درسی حضرت آیت‌الله حجت (ره) را نیز پیدا کرد و هم‌زمان با آغاز دوران طلبگی فعالیت‌ها و مبارزات سیاسی خود را برای سرنگونی رژیم طاغوت پهلوی آغاز کرد و به قولی از سن هفده سالگی برای انجام مجاهدت‌های سیاسی مسلح بوده است و بدین خاطر به زادگاهش آذرشهر تبعید شد.

ایشان پس از تبعید مخفیانه عازم نجف اشرف می‌شوند و تحصیل خود را در محضر حضرات آیات عظام «سید عبدالهادی شیرازی» و « حکیم قدس سرهما » ادامه داده و به دستور حضرت «آیت الله عظمی حکیم » روزانه هفده ساعت درسی به تدریس کفایه، رسائل، کاسب و لمعه اشتغال داشت.

وی در انتشار تلگرام «حضرت آیت الله العظمی حکیم» به مناسبت پانزده خرداد 42 نقش بسزایی داشت و در زمان حکومت جمال عبدالناصر عده‌ای از علمای نجف تحت نظر ایشان برای افشای چهره پلید رژیم سفاک پهلوی به مصر اعزام شدند.

آیت‌الله مدنی در سال 1350 هجری شمسی به فرمان حضرت امام جهت تدریس علوم دینی به خرم آباد عزیمت کردند و حوزه مبارکه علمیه کمالیه به همت و تلاش این مرد والا تأسیس شد.

سپس بر اثر فعالیت‌های که علیه رژیم ستم شاهی داشتند به نورآباد ممسنی، گنبدکاووس، بندر کنگان و مهاباد تبعید شدند. با اوج‌گیری انقلاب اسلامی از تبعید به قم بازگشته و پس از پیروزی انقلاب به دعوت مردم غیور همدان به آن منطقه عزیمت کرده و در جریان تشکیل مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم همدان به آن مجلس راه یافتند.

شهید آیت‌الله مدنی در پی شهادت آیت‌الله قاضی طباطبائی در شرایطی که حزب جمهوری خلق مسلمان و دیگر سرسپردگان بیگانه و وابستگان رژیم پوسیده پیشین دست به کار خلق فتنه و ناامنی در تبریز و آذربایجان بودند، از سوی امام امت به نمایندگی ایشان در آن زمان و به امامت جمعه تبریز منصوب شد.

وی در چنین شرایطی سخت که آذربایجان را تهدید می‌شد؛ مردانه از اسلام، امام و انقلاب دفاع کرد و نقشه‌های بدخواهانه فتنه آفرینان را نقش برآب ساخت و با شعار ولایت فقیه حافظ دین ماست رسالت پاسداری از دین را به انجام رساند.

آیت‌الله مدنی آخرین نمازجمعه خویش را در 20 شهریور سال 60 برپا کرد و در نافله خود به دیدار یار شتافت.


 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

 

 

 

آیت الله سیدمحمدتقی آل هاشم، امام جمعه موقت تبریز در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، به تشریح ظرفیت‌های تبلیغی، اخلاقی و اجتماعی ماه مبارک رمضان پرداخت و اظهار داشت: مؤمنان حقیقی از نخستین روزهای ماه‌های رجب و شعبان خود را برای شرکت در ضیافت الهی رمضان آمده کرده‌اند.

 

وی خاطرنشان کرد: از روایات و احادیث معتبر وارده این‌گونه بر می آید که بدون طهارت معنوی موفق به فهم عظمت میهمانی خدا نخواهیم بود، بنابراین تلاش برای خودسازی یک فرض مهم و حیاتی برای عموم روزه‌داران در لحظات معنوی ماه مبارک رمضان است.

 

امام جمعه موقت تبریز با تاکید بر این‌که آثار روزه‌داری بایستی در تمامی اعمال، رفتار و گفتار مؤمنان تجلی یابد، خاطرنشان کرد: مولای متیان می فرمایند؛ روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم، بنابراین از جهتی دیگر نیز می توان به روزه‌داری در روزهای گرم و طولانی فصل تابستان نگریست.

 

وی افزود: بنا به فرموده امام صادق(ع) هر کس که در روز بسیار گرم براى خدا روزه بگیرد و تشنه شود، خداوند هزار فرشته را مى‏گمارد تا دست‏به چهره او بکشند و او را بشارت دهند تا هنگامى که افطار کند، بنابراین روزه داری در این روزهای گرم افزون بر ثواب بسیار، موجب نزول رحمت الهی نیز خواهد شد.

 

آیت الله آل‌هاشم همچنین با اشاره به حدیثی از دخت نبی مکرم اسلام افزود: آن بانوی مکرم اسلام فرمودند؛ روزه‏دارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه‏اش به چه کارش خواهد آمد، مفهوم فرمایش حضرت زهرا(س) آن است که بایستی از روزه‌داری برای تربیت نفس و غلبه بر وسوسه‌های شیطانی بهره جست.

 

امام جمعه موقت تبریز در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح رسالت روحانیت و بهره‌مندی حوزه‌های علمیه از ظرفیت‌های تبلیغی ماه مبارک رمضان پرداخت و اظهار داشت: منابر و جلسات وعظ و خطابه ما مبارک رمضان به‌عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین رسانه دینی اهمیت بسزایی در ترویج فضائل اخلاقی و اجتماعی دارند.

 

وی با اشاره به استقبال پرشور مردم از برنامه‌های دینی مساجد و جلسات سخنرانی روحانیان در ماه مبارک رمضان گفت: این استقبال وصف‌ناپذیر نشان می دهد که مردم تشنه معارف قرآن و اهل‌بیت هستند و روحانیت بایستی پاسخگوی منطقی نیاز معرفتی جامعه باشد.

 

آیت الله آل‌هاشم با بیان این‌که ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای برقراری ارتباط عموم مردم با مساجد و منابر است، تصریح کرد: نگاهی به تاریخ تشیع نشان می دهد که بسیاری از جریان‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه نشأت گرفته از سخنان روحانیان و علما در منبر بوده است، از این رو روحانیان باید در برپایی منابر از تفسیر و مفاهیم قرآن استفاده کرده و مطالب تازه‌، به‌روز و کاربردی برای گفتن داشته باشند.

 



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:


امام جمعه موقت تبريز گفت: اقدامات ضداسلامي دولت جمهوري آذربايجان يادآور دوران سياه 70 ساله كمونيستي در شوروي سابق است.آيت الله سيدمحمدتقي آل هاشم، امام جمعه موقت تبريز در گفتگو با رسا با انتقاد از سياست هاي ضداسلامي دولت باكو اظهار داشت: در دوراني كه جهان به دو بلوك شرق و غرب تقسيم بندي شد و جنگ سرد ميان اين دو ابرقدرت جاري بود، انقلاب اسلامي تمام معادلات سياسي جهان را بر هم زد.وي ادامه داد: در چنين شرايطي امام راحل با ارسال نامه اي به گورباچف، فروپاشي شوروي سابق را هشدار داد، پيش بيني بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در دوراني بود كه شوروي در اوج قدرت خود به سر مي برد، اما همگان شاهد بودند كه چگونه آن دولت پهناور تكه تكه شد و به زباله دان تاريخ پيوست.آيت الله آل هاشم اقدامات ضد ديني و عدم توجه به اعتقادات مردم را عامل اصلي فروپاشي شوروي دانست و تصريح كرد: اگر امروز شاهد اقدامات ضداسلامي دولت جمهوري آذربايجان هستيم، اذهان بيدار مردم مظلوم منطقه را بار ديگر به دوران سياه 70 ساله كمونيستي در شوروي سابق مي برد.امام جمعه موقت تبريز خاطر نشان كرد: دولت باكو بايد بداند كه نه قدرت شوروي سابق را دارد و نه بلوك آن حساب ويژه را برايش باز كرده است، بنا براين دير يا زود با اراده مردم متدين و مسلمان جمهوري آذربايجان سرنگون خواهد شد.وي با بيان اينكه برگزاري مسابقات مبتذل يورو ويژن در دومين كشور بزرگ شيعي جهان، موج جديدي از بيداري اسلامي را به راه خواهد انداخت، اظهار داشت: دولتمردان باكو در حالي اين مسابقات را زمينه معرفي هر چه بيشتر جمهوري آذربايجان به جهانيان مي دانند كه خود عاملي براي گسترش بيداري اسلامي در منطقه قفقاز خواهند بود.
    
    
    
 روزنامه رسالت، شماره 7548صفحه 2 (سياسي)



 مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

امام جمعه موقت تبریز بزرگ ترین درس صلح امام حسن(ع) با معاویه برای جامعه بشریت را اعتماد به رهبری در شرایط ویژه دانست.


آیت الله محمدتقی آل هاشم، امام جمعه موقت تبریز، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز که به مناسبت سالروز میلاد دومین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت امام حسن(ع) ترتیب یافت، اظهار داشت: هرگاه سخن از آن امام همام به میان می‌آید، ناگزیر صلح آن حضرت با معاویه در سال ۴۱ هجری قمری در اذهان تداعی می یابد، چراکه آن واقعه یکی از نقاط عطف تاریخ تشیع به شمار می رود.

وی بزرگ‌ترین درس صلح امام حسن(ع) با معاویه برای جامعه بشریت را اعتماد به رهبری در شرایط ویژه دانست و گفت: همواره باید در پشت سر رهبر راستین اسلام بود و از کارشکنی پرهیز کرد، البته این موضوع با سؤال از رهبر متفاوت است و کلیت جامعه اسلامی بر روشنگری و بیان مسائل برای مردم تأکید دارد؛ اما حدود و شرایط باید رعایت شود.

امام جمعه موقت تبریز با تأکید بر عبرت آموزی از حوادث تاریخی خاطر‌نشان کرد: اگر امروز شاهد لجاجت و مخالفت عده‌ای مغرض با رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب هستیم، باید دانست که در طول تاریخ چنین افرادی همواره وجود داشته چنانکه در دوران امام حسن(ع) نیز بسیاری از اصحاب از درک حقیقت صلح عاجز ماندند.

وی با بیان این که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) زبان گویا و مجریان راستین احکام و هویت اسلامی بوده اند، گفت: نباید فراموش کرد که این نقش مهم و حیاتی در همه شرایط و زمان‌ها برای اهل بیت(ع) وجود داشته و روی‌گردانی مردم از ظلم حاکمان زمانه، این رسالت را نقض نمی‌کند.

آیت الله آل هاشم افزود: بر همین اساس امام حسن مجتبی(ع) در رویارویی با معاویه نه منافع شخصی را در نظر داشت و نه در فکر خون ریزی در جهان اسلام بود، بلکه آن حضرت در حال انجام دادن نقش تاریخی و مذهبی خودش بود.

امام جمعه موقت تبریز تصریح کرد: صلح امام حسن(ع) با معاویه دارای ابعاد جهان شمولی اسلام است؛ زیرا این صلح، که در حقیقت آن را می توان قهرمانانه ترین نرمش تاریخ نامید، نشان داد که اسلام می تواند همواره و در همه حال بهترین تصمیم ها را بگیرد و حاکمان راستین اسلام نه منافع خود بلکه منافع عمومی و سعادت آفرین را در نظر دارند.

وی ادامه داد: در حالی که اعراب جاهلی خون‌ریزی، وحشی‌گری و عدم صلح را به عنوان افتخاری بزرگ برای خود می دانستند، ولی امام حسن(ع) با شجاعت هرچه تمام تر عملی برخاسته از قرآن را به نمایش گذاشت.

آیت الله آل هاشم برخورد جامعه اسلامی با صلح امام حسن(ع) را مورد توجه قرار داد و ابراز داشت: متأسفانه افکار عمومی جامعه با این حرکت تاکتیکی و هوشمندانه همراهی و همکاری نکرد و آن حضرت از سوی جامعه مورد حمایت قرار نگرفتند.


آیت الله آل هاشم در پایان خواستار بهره مندی از دولتمردان و مسؤولان از سیره عملی ائمه اطهار شد و تصریح کرد: مهم‌ترین درس صلح امام حسن(ع) ولایت مداری در هر شرایط بدون توجه به وضعیت مکانی و زمانی است، امروز دوران کسب بصیرت و حرکت در صراط مستقیم ولایت است.

 



  مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

 

عده‌ای درباب اختلافاتی كه بین شهید قاضی طباطبائی و شهید مدنی وجود داشته، نقل و سخن بسیار داشته اند، در حالی كه نزدیكان به آنان و كسانی كه اذهان خالی از حسب و بغض نابجا دارند، بروحدت رویه آن دو تكیه می‌كنند و منكر هر گونه اختلافی بین آن دو شهید بزرگوار هستند. در این گفتگو این نكته مهم مورد بررسی قرار گرفته است.

اولین بارچه زمانی و چگونه با آیت الله شهید مدنی آشنا شدید؟
 

زمانی كه طلبه بودم، می‌شنیدم كه آیت الله شهید مدنی با طاغوت مبارزه می‌كند. به دستور شهید مدنی كارخانه خمری را كه در آذرشهر قرار داشت، خراب كردند و دولت وقت، ایشان را دستگیر و تبعید كرد. من دائماً سراغ ایشان را می‌گرفتم. بعد از آنكه شهید مدنی در زمان مرحوم آیت الله حكیم به شهر نجف مشرف شدند و ملعون صدام و اطرافیانش به آیت الله العظمی حكیم جسارت كردند، مرحوم شهید آیت الله مدنی كفن پوشید وبا جمعی از علما به خدمت آیت الله العظمی حكیم كه مرجع جهان تشیع بودند، رفت. آیت الله مدنی از آیت الله حكیم خواست كه:«آقا! اجازه بدهید ما كفن پوش با كسانی كه به شما جسارت و توهین كرده اند، مبارزه كنیم.» آیت الله حكیم فرمودند:«به آنها كاری نداشته باشید.» در آن زمان مرحوم آیت الله العظمی حكیم فرموده بود:«صدام حسین برحسب حكم شرعی كافر است.» البته آقا این مطلب را به عربی فرموده بود. عین همین عبارت را امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی، زمان دفاع مقدس فرمودند:«صدام برحسب حكم شرعی كافر است».
شهید آیت الله مدنی یكی از چهره های روشن و انقلابی بودند و مخصوصاً وقتی كه امام را به نجف تبعید كردند در خدمت حضرت امام بودند. ایشان بسیار غیور، جسور و دلاور بودند. زبان عربی را مثل زبان تركی بسیار روان صحبت می‌كردند. بعد از آنكه صدام ملعون، علمای مقیم در نجف را كه تبعه آنجا نبودند، از نجف بیرون كرد، آیت الله مدنی به ایران آمدند و به خرم آباد رفتند. ظاهراً در آنجا تبعید بودند. اواخر هم حضرت امام فرمودند كه آیت الله مدنی همان جا بمانند. مردم خیلی به ایشان علاقمند بودند و در نظرم هست ایشان مریدان بسیاری هم داشتند.
وقتی آیت الله قاضی طباطبایی شهید شدند، ایشان از طرف امام به امامت جمعه شهر تبریز منصوب شدند. بعد از شهادت آیت الله قاضی، علما و حزب الله و گروه های خرم آباد به تبریز آمدند و در مسجد جامع جمع شدند. من هم در آنجا بودم. به قدری از آیت الله مدنی تعریف می‌كردند كه ایشان را بعد از امام خمینی(ره) شخص دوم می‌دانستند. ایشان مطیع محض امام، مجتهد و مورد وثوق و علاقه شدید حزب الله و واقعاً از یاران مخلص حضرت امام بود.

آیا شما در نجف ایشان را دیده بودید؟
 

نه، چون وقتی به نجف رفتم، ایشان به آذربایجان رفته بودند. وقتی به امامت جمعه تبریز منصوب شدند، بسیار باجرئت و قدرت رفتار می‌كردند. حتی می‌فرمودند:«من اینها را به جهنم می‌فرستم.» منظورشان ضد انقلاب، منافقین و هواداران شاه بود. ایشان بسیار شجاع بود. یادم هست كه وقتی شهید مدنی راه آهن تبریز نماز می‌خواندند، در آن زمان دو امام جمعه بودند. یكی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تبریزی سلطان القرا و دیگری هم آیت الله مدنی. وقتی آیت الله مدنی در آنجا نماز می‌خواندند، مرحوم میرزا جوادآقا هم در مسجد حاج صفر علی نماز جمعه می‌خواندند. ایشان قبل از انقلاب حدود50،40 سال نماز جمعه می‌خواند و مجتهد بود. چون راه شهید آیت الله مدنی دور بود و مردم نمی‌توانستند به آنجا بروند، ایشان انصراف دادند. آیت الله مدنی در این باره نامه‌ای هم نوشته بودند. من آن نامه را دیده ام. نوشته بودند:«من پیرشده ام و نمی‌توانم نماز جمعه بخوانم شما بیایید و وسط شهر نماز بخوانید».
یعنی شهید مدنی كه در راه آهن نماز جمعه می‌خواندند برای رعایت فاصله شرعی بود؟ بله. همین طور است. ایشان كه نمی‌گفتند نخوانید، چون مجتهد، عالم و از مشایخ ما بودند. بسیار بزرگوار بودند. آیت الله مدنی در وسط شهر. یادم می‌آید یك روز هوا مثل امروز خیلی سرد برف و بارانی بود. مردم روی زمین می‌نشستند. آنجا مسقف نبود. فرمودند:«امروز خطبه ها را خیلی مختصر می‌خوانم. چون هوا سرد است و برف می‌بارد و مردم روی زمین نشسته اند.» مستحب است در شرایط نامساعد، نماز جمعه را مختصر بخوانند تا مراعات حال مردم بشود. بعضی مهمان دارند، تعزیه دارند، كارهای ضروری دارند. مستحب است خطبه ها چندان طول نكشد.

شهید آیت الله مدنی از نجف تا تبریز در آئینه خاطرات

خاطره شخصی از ایشان دارید؟
 

روزی ایشان به من گفتند:«فلانی در خانه شما كوفته تبریزی درست می‌كنند كه من یك بار به منزل شما مهمانی بیایم؟ من كوفته خیلی دوست دارم.» گفتم:«حاج آقا! خانه ما خانه شماست.» و همراه حاج حمید منبع جود به منزل ما تشریف آوردند. آیت الله مدنی بعداً به من فرمودند:«فلانی، من از شما فقط كوفته تبریزی
خواسته بودم، آن وقت شما كته و آش هم درست كردید؟» ایشان خیلی ساده زیست بود. مثلاً برای ناهار یك تخم مرغ یا مقداری سیب زمینی یا آش برایشان كافی بود. چندان اهل تشریفات نبودند.عرض كردم:«حاج آقا! شاید بعضی از آقایان كته دوست داشته باشند. شما كوفته را میل كنید و آنها هم برنج یا آش را می خورند.» پدر زنم هم كه از اساتید آیت الله مدنی بودند.
آن روزها به اصطلاح نوعی پیروزی در زمان بنی صدرلعنه الله علیه بود. شهید مدنی فرمودند:«به بنی صدر تبریك نمی‌نویسم. به این علت كه ایشان از نظر ولایت فقیه هشت اشكال دارند. من دیده ام در كار خود درایت ندارد.» آن وقت كه بنی صدر را انتخاب می‌كردند مرحوم آیت الله مدنی می‌فرمودند:«من دكتر حبیبی راقبول دارم، خواه رأی بیاورد، خواه نیاورد. من حق یك رأی دارم و آن را هم به آقای حبیبی می‌دهم.» خلاصه فرمودند:«من آقای بنی صدر را تأیید نمی‌كنم و از اول هم تأیید نكرده ام الان هم این پیام تبریك را برای امام می‌نویسم.» آیت الله مدنی برای امام تبریك نوشتند و به شخصی دادند تا آن را به دست امام برساند.

منظورتان از این پیروزی چیست؟
 

این پیروزی در جبهه بود.

تحصیلات آیت الله مدنی تاچه حد بود؟
 

ایشان در نجف به درجه اجتهاد رسیده بودند و از آیت الله خویی، حكیم و علمای دیگر اجازه اجتهاد داشتند. در آنجا نوعاً درس اخلاق می‌دادند و زیاد درس فقه نمی‌دادند. به زهد و تقوا و تخلق به اخلاق حسنه اسلامی معروف بودند.

ظاهراً در نجف در امامت جماعت، نائب آیت الله خویی بودند. آیا همین طور است؟
 

بله. گاهی كه آیت الله خویی مسافرت می‌كردند، ایشان كه از نزدیكان آیت الله خویی بودند نائب ایشان در امامت جماعت بودند. آیت الله مدنی مدت زیادی در نجف ماندند. یك اخلاق تفكر فقهی میان آیت الله خویی و امام خمینی(ره) در بحث ولایت فقیه و مسائل دیگر وجود داشت.

تفكرشان بیشتر به آیت الله خویی نزدیك بود یا امام خمینی؟
 

با اینكه از شاگران ممتاز آیت الله خویی بودند، ولی به امام علاقه زیادی داشتند. وقتی در خدمت حضرت امام بودند، مانند یك بچه در خدمت یك بزرگوار عالیقدر رفتار می‌كردند. بسیار خود را نزد امام كوچك می‌شمردند. تا آخر هم همین طور بودند.

آیا در تبریز تدریس هم می‌كردند؟
 

خیر. در تبریز تدریس نداشتند. آیت الله مدنی به نظام و انقلاب علاقه داشتند. گفته اند وقتی كه در نجف بودند، ایشان فتوای مهدورالدم بودن كسری را به شهید نواب صفوی دادند. آن طور كه شنیده ام نواب صفوی به دلیل آن فتوا به ایران آمد. البته در این باره اطلاع مستقیمی ندارم.

آیا راجع به شهادت آیت الله مدنی مطلبی به خاطر دارید؟
 

بعد از شهادت آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله مدنی در تبریز سخنرانی می‌كردند.

در زمانی ضروری بود كه به قم بروم. بنده زاده درقم طلبگی می‌خواند و قصد داشتیم خانوادگی به قم برویم. شب جمعه بود. سوار ماشین شدیم و به قم رفتیم و روز جمعه به قم رسیدیم. پدر زن فرزندم، روحانی جلیل القدر به نام آیت الله سید مجتبی اسداللهی، از شاگردان مرحوم آیت الله گلپایگانی، مرحوم آیت الله بروجردی و آیت الله حجت بود. من با ایشان آشنایی داشتم. قرار بود بنده زاده من با دختر ایشان ازدواج كند و به آن جهت به قم رفته بودیم. البته تلفنی به ایشان گفتم، اگر شما راضی هستید خودتان عقد را بخوانید. گفتند، نمی‌شود شما هم بیایید. من هم با خانواده به آنجا رفتم.
هنگام ظهر، آیت الله آسداللهی از من پرسیدند:«این روزها آیت الله مدنی را دیده اید؟» گفتم:«این هفته به خانه ما آمدند و مهمان ما بودند و با هم كوفته تبریزی و آش خوردیم.» گفتند:«امروز و دیروز ایشان را دیدید؟» گفتم:«نه! من كه از دیشب اینجا آمدم و از جمعه قبل از ایشان خبر ندارم.» گفتند:«تلویزیون را روشن كنید.» در تلویزیون گفته شد، «انا لله و اناالیه راجعون». خیلی متأثر شدم كه كسی شهید شده است. وقتی دیدم شهادت آیت الله مدنی در تلویزیون اعلام شد، بسیار گریه كردم، انگار پدرم را از دست داده باشم.


واقعاً پدر ملت بود. هوادار و پشتیبان انقلاب بود. از شاگران مخلص حضرت امام بود. خدا قاتلش را لعنت و عذابش را شدیدتر كند كه ایشان را مانند امیر مؤمنان در حال نماز به درجه رفیع شهادت رساند. من از كسی شنیدم كه ایشان در نجف گفته بود:«مادرم حضرت زهرا(س) به من فرموده اند كه پسرم روزی شهید خواهد شد. من در انتظار همان روز هستم.» آن اتفاق در تبریز در حال نماز افتاد. ایشان وقتی نماز جمعه را می‌خواندند نماز ظهر را اعاده می‌كردند.
این یك مسئله فقهی است كه وقتی امام جمعه بعداز نماز جمعه، نماز ظهر را اعاده كرد، مردم هم می‌توانند اعاده كنند. اگر اعاده نكرد، اگر مردم نماز ظهر را اقامه كنند، نمی‌توانند برای نماز عصر به آن امام جمعه اقتدا كنند. آیت الله مدنی بعداز اقامه نماز جمعه، نماز ظهر را اعاده می‌كرد كه در حال نماز آن خبیث ملعون آقا را در بغل گرفت. در اثر انفجار بدن آیت الله مدنی پاره پاره شد و ایشان به مقام رفیع شهادت نائل شدند. وقتی به تبریز آمدم، گفتند چند نفر از اطرافیانش هم شهید شده اند. یكی از آنها نجاری بود كه اهل محله ما بود و برای نماز می‌آمد.

در مقطعی كه در تبریز با ایشان محشور بودید، ایشان درباره جهاد و جبهه چه نظری داشتند؟
 

آیت الله مدنی به جبهه و جوانان خیلی علاقه داشت. حتی یك بار كه برادران پاسدار آنجا بودند گفتند، شما هم لباس نظامی بپوشید. در محله شتربان منزلی بود كه ما به آنجا می‌رفتیم. ایشان با عمامه و لباس پاسداری در آنجا عكس انداختند. آیت الله مدنی لباس رزم می‌پوشیدند و مردم را به حضور در جبهه تشویق می‌كردند. یادم هست كه ایشان در مصلّی كفن پوشیده بود و صحبت می‌كرد. در آنجا نماز جمعه هم اقامه می‌كردند. ایشان فرمود:«خدا شاهد است از خدا می‌خواهم هر بلایی هست به جانمان بیاید و این جمهوری اسلامی بماند، امام بماند.» بسیار به امام علاقه داشتند. پشتیبان نظام بودند. علاقمند به مردم بودند. صحبت های شیرینی می‌كردند.

مراودات ایشان با علمای استان چگونه بود، چون ظاهراً از نظر تفكر سیاسی در اقلیت بودند. رفت و آمد ایشان چگونه بود؟
 

در آنجا افرادی كه معمر و موجه بودند، در ابتدای ورود آیت الله مدنی به تبریز به زیارتشان می‌آمدند، ولی منزل همه آنها نمی‌رفت. بلكه به منزل كسانی می‌رفت كه به انقلاب نزدیك بودند و به امام علاقه داشتند. آیت الله مدنی در محله شتربان ساكن بودند. صاحب آن خانه گفته بود كه این خانه را به نام آیت الله مدنی می‌زنم و این خانه باید مال آیت الله مدنی باشد. آیت الله مدنی فرموده بودند:«من به این خانه نیاز ندارم. در همدان و خرم آباد حیاط دارم. وصیت می‌كنم این خانه را بفروشند و به بیت المال بر گردانند.» همچنین گفته بودند:«بنویسید اگر كسی از طرف امام(ره) نماینده است و مایل است در تبریز بماند، در این خانه ساكن شود. من این خانه را نمی‌خواهم.» ایشان با مردم خوشرو بودند و با آنها مراوده داشتند، البته افرادی كه حزب الله و مقلد امام بودند.

آیا بعد از شهادت ایشان طیفی كه با ایشان میانه خوبی نداشتند، مثل طرفداران حزب خلق مسلمان و امثال آنها از شهادت ایشان اظهار خوشحالی می‌كردند یا نه؟
 

عرض كنم ضد انقلاب در همه جا به دنبال فرصت است. یك بار اینها در اطراف خانه مرحوم آیت الله مدنی درصف عزاداری ایشان حرف هایی گفته بودند. این مسائل وجود داشت، ولی نه آن قدری كه زیاد چشمگیر باشد، بلكه كم و بیش در گوشه و كنار بودند. خود آیت الله مدنی هم در زمان حیاتشان به آنها اعتنا نمی‌كردند. گاهی اوقات پیاده از منزل به مسجد می‌رفتند و ما می‌گفتیم:«آقا! تنها نروید.» می‌گفتند:«جدّ من مردمی بودند. من هم مردمی به مسجد می‌روم برمی‌گردم.» ایشان بسیار ساده زیست بودند. الحمدالله بین مردم محبوبیت خوبی داشتند.

باتوجه به اینكه شما امام جمعه هستید و خطبه می‌خوانید، خطبه های شهید مدنی چه ویژگی ممتازی داشت؟
 

ایشان از امام(ره) بسیار یاد می‌كردند، از تقوا بسیار صحبت می‌كردند، از جنایات صدام بسیار سخن می‌گفتند و مردم را به انقلاب، نظام و ولایت فقیه تشویق می‌كردند. حتی در جایی خوانده ام كه ایشان فرموده اند:«چون سرچشمه ولایت فقیه، ولایت عالم است، اگر كسی به ولایت فقیه علاقه نداشته باشد، به اهل بیت هم علاقه چندانی ندارد.» یعنی كسی كه به اهل بیت(ع) علاقه دارد، باید به ولایت فقیه هم علاقمند باشد. چون ولایت متمم ولایت آل محمد(ص) است و سرچشمه ولایت فقیه ولایت آل محمد(ص) است، لذا ایشان بسیار از امام پشتیبانی می‌كردند و به ایشان علاقه داشتند و اظهار ارادت می‌كردند.

آیا آیت الله مدنی تألیفاتی هم داشتند؟
 

من كه خودم ندیده و نشنیده ام كه ایشان تألیفاتی داشته باشند. با اینكه بیشتر اهل خطبه بودند، نوعاً خطبه هایشان از بین رفته است. حتی ما یك دفتر مخصوص هم پیدا نكردیم كه در آن حساب و كتاب وجوهات نوشته شده باشد. فقط چند قبض را كه از مردم بود، پیدا كردیم.

آیا خاطره ویژه ای از شهید آیت الله مدنی هست كه به آن اشاره نكرده باشید؟
 

ازایشان خاطرات بسیار است كه این خاطرات را ضمن گفتگو به یاد می‌آورم. آیت الله مدنی به ما لطف داشتند و ماهم به ایشان ارادت داشتیم من همیشه در نماز جمعه ایشان در صف اول و دوم می‌نشستم. حتی عكسی است كه در آن یك شال گردن سفید داشتم و هوا سرد بود. نوشته شده بود كه آن عكس مربوط به آخرین جمعه است، ولی من گفتم، نه این مربوط به جمعه گذشته است. چون در روز شهادت ایشان من نبودم.

ظاهراً عده‌ای سعی می‌كردند بین آیت الله شهید قاضی طباطبایی و آیت الله شهید مدنی اختلافاتی ایجاد كنند. آیا در این امر موفق شدند؟
 

خیر. موفق نشدند. می‌خواستند آیت الله شهید مدنی را با شهید آیت الله قاضی طباطبایی روبرو کنند. آیت الله قاضی طباطبایی می گفتند :«آیت الله شهید مدنی را خودم دعوت كرده ام كه به تبریز بیایند.» ولی بعضی افراد می‌خواستند میان این دو بزرگوار جدایی بیفكنند. حتی آنها در تشیع جنازه ها با هم بودند، با هم به راه پیمایی می‌رفتند. من عكس هایی دارم كه ایشان با هم هستند. قبل از شهادت شهید قاضی كه ایشان به تبریز آمدند، نوشته بودند، در نجف نوشته شد كه من نماینده تام الختیار حضرت امام هستم. مردم به این دلیل می‌گفتند که حالا كه این آقا نماینده تام الختیار حضرت امام است، پس یعنی آن آقا نماینده تام الاختیار نیست؟ حتی آیت الله شهید قاضی طباطبایی گفته اند كه علاقه امام به ایشان كمتر شده است. امام نامه نوشتند كه من به آیت الله قاضی طباطبایی علاقه وارادت دارم و ایشان مثل برادرم است. اختلافی بین آن دو بزرگوار نبود. شاید مردم می‌خواستند بین آنها اختلاف به وجود بیاید. هر دو علاقمند به حضرت امام و خدمتگزار نظام بودند.

اشاره كردید كه ایشان معلم اخلاق بودند. از مشی و سلوك اخلاقی ایشان خاطره خاصی دارید؟
 

آیت الله مدنی كم حرف و متفكر بودند. حكیمانه و عارفانه صحبت می‌كردند. مثل امیرالمؤمنین (ع) واقعاً اسدالله یاشیر خدا بودند.

اگر نكته دیگری باقی مانده است بفرمایید.
 

ان شاءالله خداوند به رهبر معظم انقلاب عمر طولانی و بابركت عنایت بفرماید. دشمن ولایت فقیه را اگر اصلاح پذیر نباشد و آمریكا را محو و نابود و انقلاب ما را به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل كند. سایه رهبر معظم انقلاب از سرمان كوتاه نشود. ان شاءالله خداوند آنهایی را كه به انقلاب كمك می‌كنند، یاری كند.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 57

 



  مرید حضرت آیت الله سید محمد تقی آل هاشم:

 

به گزارش خبرگزاری رسا، آیت‌الله سید‌محمد‌تقی آل‌هاشم، امام جمعه موقت تبریز، امروز در جمع طلاب حوزه های علمیه تبریز با اشاره به کشتار بی رحمانه مردم بحرین از سوی آل سعود و آل خلیفه اظهار داشت: وهابیت از صدور آرمان های امام راحل، شهدای انقلاب اسلامی و آموزه های ائمه اطهار(ع) در دیگر ممالک اسلامی هراس دارند.
وی بر ارتباط قوی میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب مهدوی تأکید کرد و بیداری مسلمانان جهان علیه دنیای کفر را از برکات وجودی ولایت فقیه دانست.

آیت الله آل هاشم با تأکید بر جایگاه ولایت‌فقیه در نظام اسلامی ایران گفت: اقتدار امروز ایران اسلامی نیز در گرو اطاعت از ولایت فقیه است، پیروی از ولی‌فقیه و عدم توجه به عوام فریبی و شیطنت دشمنان موجب دستیابی به دستاوردهای بزرگی شده است.

وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران الگوی دیگر کشورهای اسلامی شده است، افزود: استکبار جهانی نمی‌تواند مانع نفوذ نور انقلاب اسلامی ایران در جهان شود، امروز شاهد فجری دیگر از انقلاب اسلامی ایران هستیم که حرکت پرشتاب کشور را به سمت اقتدار و قدرت را موجب شده است.

امام جمعه موقت تبریز بصیرت دینی و سیاسی مردم ایران را موجب اقتدا و سرافرازی روز افزون دانست و ادامه داد: ثبات و اقتدار ایران اسلامی هر سال به برکت این بصیرت و تبعیت از ولایت فقیه افزایش می‌یابد.

وی در ادامه با بیان اینکه ملت ایران با روحیه حق‌یاوری و دین داری انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساندند، گفت: نهضت اسلامی مسلمانان دیگر ممالک اسلامی نیز نشأت گرفته از بصیرت دینی ملت ایران است.